معرفی کشور ایران
ابتدا باید به ایرانی بودن خود افتخار و همچنین به تاریخ کهنی که این سرزمین زیبا داریم سرمان را با غرور بلند کنیم.
ایران کشوری اسلامی در قاره اسیا واقع شده است و از پرچمی سه رنگ به رنگ های سبز و قرمز و سفید تشکیل شده است.
هر یک از رنگ ها در این پرچم مقدس نشانه های خاص خود را دارد.
رنگ سبز به عنوان نشان اسلام، رنگ سفید نشان صلح و سرخ نشان رشادت و دلاوری تفسیر شده است.
ایران فقط یک کشور نیست بلکه یک فرهنگ، یک تمدن، یک هویت و یک ملت است. ایران گربه ی خوابیده در غرب آسیا نیست، شیری بیدار است، همچنین خاک ایران با وجود ثروت طبیعی خدادادی یکی از خاک های با ارزش جهان است که نفت و گاز بسیار در آن دیده میشود.
ایران بناها و یادگاری هایی را از زمانهای کهن به جای گذاشته که از نظر خلق جهان بی نظیر و پدیده یا معجزه ای باور نکردنی و زیبا می باشد.
ما وظیفه داریم برای قدر دانی از این نعمات بزرگ تا آخرین قطره خون بکوشیم و سوگند یاد می کنیم در این راه لحظه ای از پای ننشینیم تا همیشه این کشور با عظمت بماند.
آیا تاکنون به این فکر کردهاید که به عنوان یک ایرانی باید چه اطلاعاتی در خصوص کشور خود داشته باشید؟ موقعیت جغرافیایی، کشورهای همسایه ایران، ایران در زمان باستان، استانهای ایران، پایتخت کشورمان، فرهنگ و آداب رسوم مردم در نقاط مختلف، زبان، مذهب، آب و هوا، اقتصاد، شهرهای توریستی و مهمترین ویژگیهای این کشور در میان گردشگران خارجی مهمترین نکاتی هستند که باید در خصوص کشور خودمان بدانیم.
کشور ایران با تاریخچهای بسیار کهن در حوزه تمدنی ماوراءالنهر و بینالنهرین و همچنین در قلب فلات ایران قرار دارد.
این کشور در بخش غربی بزرگترین قاره جهان و در منطقهای نفت خیزی به نام خاورمیانه واقع شده است.
ایران در بخشهای شمالی با کشورهای ترکمنستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان و دریای مازندران هممرز است. همچنین از جنوب با خلیج فارس و دریای عمان و کشورهای حوزه خلیج فارس، مرز آبی دارد. در بخشهای غربی با کشورهای عراق و ترکیه و از شرق با پاکستان و افغانستان همسایه است.
ایران به عنوان یک کشور مستقل دارای نظام سیاسی جمهوری با تاکید بر دین اسلام است و همانند تمام کشورهای استقلال یافته دارای تیم های ورزشی باشگاهی و ملی، نظام اداری و اقتصادی مشخص، ارگان های مشخص و طبقه بندی شده به همراه هزاران قوانین مدون و مکتوب برای سیستم و دستگاه قضایی است.
بنابراین پیشنهاد میکنیم با ادامه این مقاله ما را همراهی کنید.
در قسمت اول از نگارش این سلسله از مقالات سعی وافری نمودیم تا در ابتدا شما عزیزان را به میزان مختصری از تاریخچه پیدایش سرزمین ایران و
حکمرانانی که بر کشور عزیزمان ایران فرمانروایی نموده اند آشنا نماییم، این امید را داریم تا در سلسله مقالات بعدی شما افراد محترم را با مشاهیر
کشورمان ایران نیز در حد وسع و توانمان آشنا نماییم.
کشور ایران، خواستگاه فرهنگ بسیار گوهربار و دارای تمدنی بسیار کهن و پرافتخار میباشد که هر ایرانی میبایست در میان ملل موجود در پهنه گیتی
کاملا به آن افتخار نماید و به خود ببالد. سابقه تاریخی کشور ایران در اصل به دو مقطع قبل از پیدایش مذهب اسلام و در مقطع بعد به پدیدار شدن آیین
مسلمانی و حکمرانی این کیش در این سرزمین تقسیم شده که در هر کدام از این ادوار حوادث بسیار گوناگونی رخ داده، تاریخچه سرزمین پهناور و
پرافتخار ایران مملو از فداکاری ها و رشادت های بزرگ مردان و شیر زنان و حوادث گوناگونی است که در سراسر عمر و پیشینه طولانی خود برای ابنای بشر که در این کره خاکی زندگی نموده در همه احوال و دورانها تاریخ ساز و باعث ایجاد دگرگونیهای شگرف شده است.
درباره کشور عزیزمان ایران
فرهنگ و آداب رسوم یک ملت را می توان در موقعیت های اجتماعی، خانوادگی و وضعیت پوشش آن کشور مشاهده کرد. (تعارف کردن) یکی از مهم ترین عادات اجتماعی مردم ایران شمرده می شود که در بسیاری از موقعیت ها مشاهده میگردد. دست دادن و روبوسی کردن نیز عادت دیگری است که در سالیان اخیر و به خصوص با شیوع کرونا در حال کاهش است.
احترام به بزرگ تر ها در جمع های خانوادگی و در میان فامیل هم یک فرهنگ دیرینه می باشد که تاکنون ارزش خود را حفظ کرده است. جایگاه پدر و پدربزرگ نیز به عنوان بزرگ خانواده و خاندان همچنان محفوظ است.
در میان ایرانیان مادران خانواده از نفوذ بسیار زیادی برخوردار بوده و نقش قابل توجهی در تعیین مسیر آینده فرزندان خود و بخصوص در امر ازدواج دارند.
جشن چهارشنبه سوری، نورزو، سیزده بدر و شب یلدا به عنوان مهمترین جشنهای ایرانی شناخته میشوند که البته بعد از ورود اسلام باید به جشنهای دیگری همانند عید قدیر و عید قربان نیز اشاره کرد.
عیاد مذهبی در میان ایرانیان بسیار محترم شمرده می شود و روز شهادت ائمه و بزرگان اسلام نیز مورد توجه است، اما متاسفانه بسیاری از مناسبت های تاریخی در ایران به دست فراموشی سپرده شده اند و امروزه بسیاری از مردم اطلاعی از مناسبت های خاص در تاریخ بابلی ندارند.
ادبیات ایران تاریخ گسترده ای دارد و بزرگانی چون فردوسی، سعدی، حافظ، مولوی، نظامی، خیام اشعار ماندگاری را سروده اند که هرگز ارزش معنوی خود را از دست نخواهند داد.
هنرهایی همچون معماری، سفالگری، خوشنویسی، بافندگی، نقاشی و موسیقی در میان ایرانیان ارزش بسیاری داشته است و امروزه شاهد حفظ این ارزش ها توسط برخی از سازمان ها و اشخاص باتجربه در سراسر کشور هستیم.
در این میان پوشاک زنان یکی از مهم ترین ارکان آداب و رسوم و فرهنگ جامعه را نشان می دهد. پوشاک زنان ایرانی در طول تاریخ یکسان نبوده است. در دوران مادها پوشاک زنان تفاوت چندانی با پوشاک مردان نداشت. زنان دوران هخامنشی لباس های فاخر به تن می کردند و اصولا لباس های دوخته شده به لباس ملکه ها در دوران بعد شباهت داشت.
پوشاک زنان اشکانی به صورت پیراهنی بلند تا روی زمین، گشاد، پرچین، آستین دار و یقه راست بود که پیراهن دیگری را روی آن میپوشیدهاند. لباس زنان در دوره ساسانی هم تقریبا به این صورت بود اما آنها چینهای اضافه لباس را با نوار بلندی در زیر سینه میبستند. پوشاک زنان در دوران زندیه قدی تنگتر و بدننما شد و عموما از پارچههای ابریشم و نخی استفاده میکردند. پیراهن زنان در دوران قاجار نیز به همین شکل بود و البته دامنها کوتاهتر شد. در این دوران استفاده از زیورآلات بر روی لباس رواج زیادی پیدا کرد.
دوران پهلوی یک جنبش خاص پدید آمد و ظاهر مردم به شکل و شمایل فرنگی ها شباهت بیشتری داشت. این جنبش که سعی داشت ظاهر مردم جهان را در یک مسیر خاص با عنوان جهانی شدن قرار دهد در ایران با شکست مواجه گردید و بعد از انقلاب، حجاب با جزییات بیشتری در ایران اجرا شد. چادر، مقنعه و مانتوهای بلند و گشاد به عنوان متداولترین پوشش مردم در اوایل انقلاب انتخاب گردید، اما بعدها از شدت آنها کاسته شد و امروزه شاهد نوعی مدرن گرایی در عرصه حجاب اسلامی در ایران هستیم.
حتی بر دیگر ممالک موجود در پهنه گیتی بوده اند، سرزمینی گسترده و همیشه حاضر در بطن سابقه تاریخی کل جهان هستی و کره خاکی، که قادر
نمیباشیم در ارتباط با آن به صورتی خلاصه مطالبی را بنگاریم بلکه برای بیان آنها و ادای حق مطلب نیاز به تدوین چندین مجله از کتب بسیار قوی و پربار
میباشیم، ادواری تاریخی که رشته ای از فرمانروایان بزرگ و مقتدر و کهن به مانند هخامنشیان، مادها و عیلامیان بنیانگذاران آن بوده و پیدایش و
حکمرانی این امپراطوری ها چه در قبل و بعد از پیدایش دین اسلام به طرز شگفت آوری منجر به وضعیت حال حاضر ایران شده است بر پایه مطالعات
دیرینه شناسی بسیار معتبر کشور ایران دارای پیشینه و فرهنگ و تمدنی چندین هزار ساله است که سوابق آن حکایت از وجود آن در هزاره های قبل از
میلاد مسیح دارد، در کل ماجرا و در حال حاضر و براساس داشته هایمان که حاصل تجارب دانشمندان متعدد و بسیار شهیری است قادریم که سابقه
تاریخی ایران را به دو بخش تاریخ قبل از حکمرانی دین اسلام در این کشور و تاریخچه بعد از حکمرانی دین اسلام در ایران تفکیک نماییم.
تاریخ ایران قبل از پیدایش مذهب اسلام را میتوان به سه دسته مجزا شامل
ایران قبل از دوران آریایی ها
دوران قبل از مهاجرت آریایی ها به ایران
ایران باستان
تقسیم نمود.
تاریخ ایران قبل از دوران آریایی ها
قبل از آریاییها قومهای مختلفی در مناطق مختلف ایران همانند تمدن کاسی ها در کرمانشاه و لرستان، تپورها در مازندران (طبرستان)، تمدن گیان در نهاوند، ساکنان در تپه سیلک واقع در کاشان، اوراتو در آذربایجان، تمدن شهر سوخته در سیستان، تمدن جیرفت در کرمان، تمدن ایلام در نواحی شمالی خوزستان در آن دوران قوم عیلام بزرگ ترین تمدن تاریخ ایران بود که مکان زندگی آنها در جنوب غربی ایران و تقریبا مقارن با خوزستان قرارداشت.
شهر شوش به عنوان پایتخت و مرکز حکومت آنها محسوب میگردید و نشانه اثبات این ادعا آثارکشف شده ای از این تمدن است که در آن منطقه به دست باستانشناسان یافت شده است، البته می توان مدعی گشت که در تمدن عیلام حکمرانان مختلفی بر مناطق شوش و آتشان و آوان فرمانروایی میکرده اند و هر کدام یک از آنها با بسیای از دول پیشرفته واقع شده در بابل، آشور، سومر، بین النهرین و اکدیها در حال جنگ و ستیز بودند در دوران پیدایش امپراطورهای ایرانی، حکومت عیلام به عنوان یکی از سرزمین های خراجگزارایران بدل گشت در این دوران بود که شهر شوش بسیار باشکوه و ثروتمند و قدرتمند بود و زبان عیلامی یکی از سه گونه طرقی بود که نوشته های سلطنتی ایران به آن شیوه نگاشته میشد.
مهاجرت آریایی ها به ایران
قوم آریایی عده ی بسیاری از گونه ای که دارای پوستی به رنگ سفید (سفید پوست) محسوب میگشتند که براساس گمان، مکان ابتدایی زندگی آنها از شمال دریای سیاه و خزر تا حوالی رودهای جیحون و سیحون بوده که بعد از گذشت مدتی قسمتی از آریاییها به سوی هند و ایران و بخش دیگر از آنها
دیگر ره به سوی عزیمت به اروپای آن زمان نهادند و همین مطلب باعث آن گشته تا از اقوام آسیائی و نحوه گفتار آنها با نام هند و اروپایی یاد گردد ، معنای نام آریایی در کل به مردم شریف اطلاق میگردد ، پس از گذشت مدتها از زندگی این دو قوم در کنار یکدیگراین دو ازیکدیگر جدا گشتند . این دقوم تا قبل از جدایی از یکدیگر دارای ، زبان ، و نحوه زندگی اجتماعی و
افسانه های همسانی بوده اند در نوشته های باستانی ایران ، برخی زمان مهاجرت آریایی ها به ایران را دو هزار سال قبل از میلاد ثبت کرده اند. هنگامی که آریاییهایی که ره به سوی عزیمت به فلات ایران را گذاشته بودند به این فلات رسیدند، ابتدا به ساکن با کشتار خود به دست مردم بومی آن مناطق و یا بکارگیری برخی از آنها توسط قوم ساکن در این فلات مواجه گشتند این مهاجرین بعد از وارد شدن به اقلیم ایران به طوایفی مختلف تقسیم شدند که از بارزترین آنها میتوان از پارتها و مادها و و پارس ها یاد نمود . نام ایران بدست آمده از اسم آریایی ها است که به معنای سرزمین آریایی میباشد.
ایران باستان
ایران باستان ملقب به سرزمین پارس یکی از قدیمیترین نقاطی است که نشانههایی از سکونت بشر در آن به چشم میخورد. حتی نشانههایی از سکونت انسانها در دوره پارینه سنگی نیز در این کشور مشاهده شده است.
قدمت سکونت در این کشور به ده هزار سال قبل از میلاد میرسد. پادشاهی عیلام یکی از پیشرفتهترین پادشاهیهای دوران باستان است که در حدود 7200 سال قبل بر سرزمین پارس حکمرانی میکردند و بعدها توسط سومریها و سپس توسط آشوریها و سرانجام توسط مادها فتح شدند.
انقراض حکومت ماد با تاسیس بزرگترین امپراتوری تاریخ در کل جهان و ایران یعنی امپراتوری هخامنشی همراه بود که بزرگترین نهادهای سیاسی و اجتماعی در ایران باستان را شکل داد و بزرگترین آزادی دین و مذهب در تاریخ جهان را به دنبال داشت، اما متاسفانه این امپراتوری عظیم و شکوهمند توسط اسکندر مقدونی فتح گردید و پس از آن سرزمین پارسها در دست سلسههای سلوکی، اشکانی و پارتی قرار گرفت. سلسه ساسانی آخرین دولت سازمان یافتهای بود که پیش از ورود اعراب و مسلمانان در ایران حکمرانی کرد و تاریخ ایران باستان پیش از اسلام را به اتمام رساند.
مورخین تاریخ ایران باستان را از شروع تاسیس دولت ماد تا زوال حکومت ساسانیان و حمله اعراب به ایران قلمداد مینمایند.
مادها
مادها پس از برگزیدن هگمتانه به عنوان مرکز حکومت خود ، حکمرانی را در ایران آغاز نمودند . این حکومت به فرمانروایی شخصی به نام دیاکو شکل گرفت و انسجام یافت ، شخصیتهای دیگری همانند هوخشتره و آزی دهاک هم از حاکمان دیگر دوران مادها بودند . مادها تا مدتی مدید و طولانی بر قلمرو ایران حکمرانی نمودند که تاریخ دقیقی از مدت این حکمرانی در دسترس نمیباشد
هخامنشیان
دوران حکمرانی ماد ها بوسیله کوروش کبیر خاتمه یافت ، کورش پس از به زوال رساندن حکومت مادها بر ایران حکومت تازه تاسیسی با نام هخامنشیان را بنیان گذاشت که به عنوان اولین حکومت متمدن در تمام گیتی و تاریخ از آن یاد میگردد . در دوره این پادشاه مقتدر و دانشمند بر این سرزمین ، ایران قادر گشت تا با پیشرفتهای فرهنگی و علمی و سیاسی خود به عنوان یکی از اولین و آخرین حکومتهای پادشاهی منصف اولین منشور حقوق بشر را
تدوین نماید از همین جهت است که قادریم تا از دوران حکومت کورش کبیر به عنوان پایه و اساس بنیانگذاری ممالک مترقی نام ببریم پس از کوروش کبیر افرادی همچون کمبوجیه، گئومات، داریوش، خشایار شاه اول، اردشیر، خشایارشاه دوم، سغد پانوس ، داریوش دوم، اردشیر دوم، اردشیر سوم، ارسس و داریوش سوم بر تخت پادشاهی حکومت هخامنشی تکیه زده و فرمانروایی نمایند
سلوکیان
بعد از از مرگ اسکندر مقدونی ، شخصی با نام سلوکوس که از سرداران او بود با تاسیس حکومت سلوکیان فرمانروایی خود را آغاز نمود ، بن مایه شخصیت سلوکیان یونانیان بودند و به همین علت فرهنگ و زبان یونانیان را به ایران وارد نمودند و در نهایت حکومت سلوکیان در زمان آنتیوخوس دوم منقرض شد
اشکانیان
پس از انقراض حکومت سلوکیان بر سرزمین ایران ، اشکانیان هم که دارای تمدن یونانی بودند بنیان حکومت خود را بنا نهادند . دوران اشکانیان با پادشاهی رسیدن اشک اول بنیان گذاشته شد و بعد از حکومت اشک اول به ترتیب افرادی با نامهای تیرداد، اردوان، فری یاپت، فرهاد، مهرداد، فرهاد
دوم، اردوان دوم، مهرداد دوم، گودرز، آرد، سیناتروک، فرهاد سوم، مهرداد سوم، آرد دوم، فرهاد چهارم، تیرداد دوم، فرهاد پنجم، آرد سوم، ونن، اردوان سوم، وردان، گودرز دوم، ونن دوم، به لاش، پاکور، اردوان چهارم، خسرو، به لاش دوم، به لاش سوم، به لاش چهارم، به لاش پنجم و در نهایت اردوان پنجم برسرزمین ایران حکمرانی نمودند
ساسانیان
شخصی با نام اردشیر بابکان بعد از به پایان رسیدن سلسله حکومت اشکانیان ، حکومت ساسانیان را بنا نهاد و شهری با نام تیسفون را در حوالی بغداد به عنوان پایتخت حکومت سلسله ساسانیان انتخاب نمود . اردشیر بابکان، آیین زرتشت را به عنوان مذهب رسمی کشور برگزید و اعلام کرد ، پس از مرگ اردشیر پسر او شاپور اول بر تخت شاهنشاهی تکیه زد تا جاییکه از او به عنوان یکی ازپادشاهان مقتدر و بزرگ سلسله پادشاهی ساسانی یاد
میگردد پادشاهان ساسانی به ترتیب عبارت بودند از اردشیر بابکان، شاپور اول، هرمز اول، بهرام اول، بهرام دوم، بهرام سوم، نرسی، هرمز دوم، شاپور دوم، اردشیر دوم، شاپور سوم، بهرام چهارم، یزدگرد، بهرام پنجم یا بهرام گور، یزدگرد دوم، هرمز سوم، پیروز، به لاش، قباد اول، زاماسب، انوشیروان دادگر، هرمز چهارم، خسرو پرویز، قباد دوم، اردشیر سوم، شیرویه، ملکه پوراندخت، هرمز پنجم و یزدگرد سوم در حال حاضر لازم است تا از حکومت های ایران بعد از ظهور دین اسلام نیز یادی به میان آوریم.
ساسانیان 2
بعد از توفیق و پیروزی اعراب مسلمان بر ساسانیان آیین اسلام بر این اقلیم حاکم گشت. در طی این زمانه تاریخ کشور ایران نظاره گر تغییرات بسیاری در زمینه های اجتماعی و سیاسی و مذهبی بود ، سلطه مسلمانان بر ایران به این سادگیها صورت نپذیرفت ، چون شهرها خیلی با سرعت سلطه مسلمانان را بر خودشان پذیرا گشتند اما مردم روستاها به آسانی حکومت آنها را بر خود نپذیرفتند و تن به قبول مذهب مسلمانی ندادند .مناطق شرقی کشور ایران و گیلان و طبرستان بسیار دیرتر از مناطق قرار گرفته در غرب به تسلط مسلمانان درآورده شدند. تا جائیکه مسلمانان ناچار به حمله
مکرر به بعضی از این مناطق میشدند تا بر آنها مستولی گردند مردم ایران که از سطح تبعیض طبقاتی ناراضی بودند ، با پذیرفتن دین اسلام و اشاعه آن کوشیدند ، منتهی با همه این احوال در آن برهه از تاریخ هیچگاه عدم رضایت و مخالفت خود را با حکومت امویان و عباسیان بر خاک ایران و خودشان مخفی ننمودند و جنبشهای مبارزه طلبانه ای را با آنها برپا داشتند که همین امور سرانجام به ایجاد حکومت هایی چون طاهریان و صفاریان گردید
امویان
پس از پیروزی مسلمانان قوم عرب در برابر سلسله ساسانیان، حکومت اعراب مسلمان بر این مرز و بوم آغاز گشت که سلسله امویان اولین رشته از حکمرانی اعراب بر سرزمین ایران بود این سلسله دمشق را به عنوان مرکز حکومت و پایتخت خود برگزیدحکومت امویان در واقع حکومت عمر و عثمان و امام علی (ع) بر این خطه بود
عباسیان
پس از رو به افول گذاشتن و ضعیف شدن حکومت امویان بر ایران ، شخصی با نام ابومسلم خراسانی حکومت عباسیان را بنیان نهاد و بغداد را به عنوان پایتخت و مرکز حکومت خود انتخاب نمود دوران حکومت عباسیان و افراد وابسته به این دوران قریب به پانصد سال به طول انجامید
طاهریان
نخستین حکومت دارای استقلال ، پس از حمله و تهاجم اعراب ، فرمانروایی طاهریان بود که به وسیله شخصی بنام طاهر ذوالیمینین که یکی از سرداران مأمون بود بنیان نهاده شد، پایتخت و مرکز حکومت طاهریان شهر نیشابور بود، سرانجام به حکمرانی طاهریان به وسیله فردی با نام و کنیه یعقوب لیث صفاری پایان داده شد.
علویان
علویان از نسل و پشت امام حسن (ع) بوده وحکومت خود را در طبرستان و دیلم آغاز نمودند و پایتخت و مرکز حکومت خود را در آمل قرار دادند . ناصر کبیر و داعی کبیر دو حاکم دوران علویان بودند ، که در نهایت حکومت آنها به وسیله سامانیان خاتمه داده شد.
حکومت صفاریان
شخصی با نام یعقوب لیث ضمن پیروزی بر حکومت قبل از خود ، سلسله صفاریان رابنا نهاد . پس از یعقوب لیث فردی از کنیه او و با نام ، عمرولیث بر اریکه قدرت تکیه زد حکمرانی این حکومت با یکصد و سی و چهارسال سال حکمرانی در زمانی که فردی با نام خلف بن احمد پادشاه بود توسط فرماندهان سامانی شکست خورده و خاتمه پیدا نمود.
سامانیان
سامانیان پس از شکست صفاریان بنای حکومت خود را پایه گذاری نمودند و مدتی بالغ بر یکصد و بیست و چهار سال فرمانروایی نمودند ، و بخارا را به عنوان مرکز حکومت خود برگزیدند سامانیان دانشمندان شهیری همانند ابوریحان بیرونی و ابوعلی سینا در سلسله سامانیان میزیسته اند.
آل زیار
زیاریان و یا به عبارت دیگرآل زیار ، خانواده ای بسیار کوچکی بودند که در مناطق گیلان زندگی میکرده اند که علیرغم کوچکی خانواده خود کم کم حکمرانی بر تمام ایران رادر اختیار خود گرفتند مرداویج بن زیار پایه گذار زیاریان مدعی بود که یکی از اعضای خاندان سلطنتی پیش از ظهور دین اسلام و حکمرانی اعراب بر ایران است ، سر انجام حکمرانی آل زیار با روی کارآمدن گیلانشاه به کار خود خاتمه داد.
برگرفته از سایت بابکت